حسینیه مشرق - به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت جانسوز سيد الساجدين حضرت زين العابدين(ع) گزیده ای از زندگی پر فراز و نشیب این امام همام برای عزادارانی که هنوز رخت عزای حسینی بر تن دارند؛ گرد آمده است:
ولادت
چهارمین اختر آسمان ولایت، در نیمه ی جمادی الآخر، سال 38 هجری در مدینه دیده به جهان گشود. (1) نام آن بزرگوار «علی»، کنیه اش «ابوالحسن» (2) و مشهوترین لقب هایش «زین العابدین» و «سجاد» است. پدر بزرگوارش امام حسین (علیه السلام) و مادرش «شهربانو» (3) دختر «یزدگرد» پادشاه ایران بود. (4)
مکارم اخلاقی امام (علیه السلام)
امام چهارم (علیه السلام) در همه ی فضائل و کمالات، سرآمد مردم زمان خود بود. اینک گوشه ای از فضائل و مکارم اخلاقی آن حضرت:
عبادت
فزونی عبادت و نیایش امام چهارم (علیه السلام) در پیشگاه خدا به حدی بود که آن حضرت به سرور و زینت بخش عبادت کنندگان (سید العابدین، زین العابدین) و بسیار سجده کننده (سجاد) ملقب گشت.
امام سجاد (علیه السلام) هنگامی که وضو می گرفت رنگ از چهره مبارکش می پرید. از علت آن سؤال شد. فرمود:
آیا می دانید می خواهم در برابر چه کسی بایستم؟ (5)
امام سجاد (علیه السلام) زندگی تعداد زیادی از خانواده های مستمند را تأمین می کرد و هر شب با انبانی انباشته از نان و خرما و ... به طور ناشناس به خانه ی آنان می رفت. تا وقتی که آن حضرت رحلت کرد، کسی نفهمید که زندگانی آنان را چه کسی تأمین می کند. پس از شهادت آن حضرت دریافتند که آن فرد ناشناس، «علی بن الحسین (علیه السلام)» بوده است.
امام (علیه السلام) به هنگام نماز چنان غرق در معبود می گشت که هیچ چیز او را از یاد حق باز نمی-داشت. روزی – در حالی که به نماز ایستاد بود – در خانه ی آن حضرت آتش سوزی رخ داد. مردم فریاد زدند و آن بزرگوار را از آتش بر حذر داشتند. امام (علیه السلام) بدون آنکه متوجه سر و صدای آنان شود به نماز خود ادامه داد. و پس از نماز پرسیدند: چه موجب شد که به شعله های آتش اعتنا نکردید؟ فرمود: «آتشی سوزنده تر». (6)
عفو و گذشت
پیشوای چهارم در عفو و گذشت چنان بود که پاسخ هر بدی را به نیکی می داد و در این باره می فرمود:
جرعه ای ننوشیدم که نزد من محبوبتر از جرعه ی خشمی باشد که در مقام تلافی برنیایم (7)
روزی مردی هاشمی به امام (علیه السلام) جسارت کرد. امام (علیه السلام) سخنی نگفت. پس از بازگشت آن مرد، امام (علیه السلام) به حاضران فرمود:
آنچه این مرد گفت، شنیدید. دوست دارم همراه من بیایید تا نزد او برویم و پاسخ مرا نیز بشنوید. امام (علیه السلام) به راه افتاد و این آیه را تلاوت می کرد:
ادامه مطلب